اگه یه روز یکی که خودش بس که زمین زهر مار کرده که داره خاک و گل و تکه سنگ پس میده، یه روز پا شد و یه همچین زر بیخودی زد: به فلانی، فلانکی و فلانو زمین ندید که تو کار خرید و فروش زمین هستن... تو فقط بگو آره. یه وقت نگی: خو غده، خو عفونت، خو تفاله، خو دیفتری، پچ پچ، له، مردکه .. ون نشور، تو از کجا می دونی؟ اندازه فیتوپلانگتون مغز تو تون علفدونیت پیدا میشه؟ ببند درشو و بی دلیل و از رو عقل ناقصت پترات نکن. سرت مث دکمه اینتر کیبورده، کات ایخردی، بعد خیال کردی باحالی و خیلی حالیته. چرا بعضیا فکر می کنن خیلی ادیسونن؟ واقعاً چرا؟ توهم زده واسه من. اعصابش به خاطر ماشینش ریخته بود هم ربطش داد به زمین. تازه اگه قرار باشه آمار زمین هایی که خودت فروختی رو در بیارن که سر به صدها هکتار می کشه. همین هم مدعی مبارزه با زمین فروشی شده برام. چرا بعضیا همچینن؟ یعنه ایدز به لُک. خوب شدنی هم نیستن شانس تخیلی ما. یک بار چرت گفتی، ثابت شد الکی بوده. دوباره چرت گفتی، در اومد که چاخان بوده. سه باره دیوان جفنگیات خودتو دادی بیرون، باز تابلو شد اراجیف بوده.خو سندروم داون، بسه دیگه. چقد آخه؟ خسته نشدی؟ کار و زندگی نداری تو؟ این چه کرمیه؟ اسمشو بگو بدم برات شربت ضد انگل بیارن کوفت کنی شاید بهتر شدی. والا مردکه ...

اینا رو بهش نگی ها. تو فقط بگو آره. همین.

اگه یه روز یکی ادعا کرد که مردم شهر ما ( عده ای ) اصلاً غیبت و نمامی نمی کنن،تو به نشانۀ تأیید سرتو تکان بده و فقط بگو آره. یه وقت نخندی بهش و این حرفا رو نزنی که : تو حالت خوبه؟ سرت درد نمی کنه که؟ جاییت نمی خاره؟ تب، لرز، آنفلانزای مرغی، سرطان مخچه، روان پریشی، اختلال در خواب و ... نداری؟ مطمئنی حالت خوبه؟ چه خبر؟ اهل و عیال چطورن؟ خب، الحمدالله. مرد حسابی، مردم پشت سر هیچکی هیچ نمی گن؟ پس این زن من که اهل کوویی تشریف داره و پسر من اشکان که الان یک سال و نیمش شده، زاییدۀ ذهن اهالی قطب جنوبه؟ اسکیموها اینا رو از خودشون در آوردن؟ شصت درصد. ببین من کی رفتم کوویی، کیس مورد نظرمو پیدا کردم، خواستگاری کردم، عقد و عروسی هم رفته پشت بندش، تازه کیس ما، کیس نبوده که. زودپز بوده لامصب.که هنوز هیچی نشده بچه دار هم شدیم و اسمش هم که انتخاب شد. یعنه خسته نباشی مردم. خدا قوت. این همه منو تو زندگیم انداختن جلو. یعنه اگه از قدرت تخیل ملت در راه توسعۀ علم استفاده بشه افهمی چکدک پیشرفت اکن شهر خوما؟ چنان قشنگ  و با جزییات برام شعر بافتن که خداییش خودم باورم شده . الانم کلی ذوق کردم ببینم این اشکان کوچولوی من چه شکلیه؟ به خودم رفته یا به مادرش؟ ایهَه دیگَه چین میگه یا نه؟ از نمام های عزیز و دوست داشتنی تقاضا می گردد بی زحمت یه آدرسی، شماره تلفنی چیزی بدن به این شیفتۀ مهجور تا سرانجام پس از مدت ها و برای اولین بار ملاقاتی حضوری با یار و دلدار و فرزند خود داشته باشیم. پیشاپیش از همکاری صمیمانه شما سپاسگذاریم.

اینا به کنار. شما که دارین شایعه درست می کنین و وظیفه سیستمی خود را به نحو احسن انجام میدین، قربون اون قد و هیکل نحس و بد فرمتون و اون قیافۀ مزمهل کننده، دیگه یه چرت و پرتایی بگید که لاأقل دستشویی نکنه رو پرستیژ ما. آخه کوویی هم شد جا؟ یه خورخرانی، برکه خلفی، دولابی می گفتی بهتر نبود؟ تازه شایعه پخش می کنین، دیگه خودتان حواستون به زمان بندیش باشه. دو ماه پیش پخش کردند زن گرفته، سر ماه سوم ما رو بابا هم کردند. خو شامپانزه، چند ماه صبر می کردی دروغت یه کم واقعی تر بشه. یعنه نگاه شما اُمکردی دو تا شایعه درست و حسابی هم بلد نیستی از اونجاتون در بیاری خدا شاهده. په کی می خای پیشرفت کنی؟ زشته به خدا.